يكي از نسخههاي خطّي نادر كه در مركز
ميكروفيلم نور (خانة فرهنگ ايران، دهلينو)نگهداري مي شود، نسخة
خطّي كليات سعدي است. مالك اين نسخه، شاه مصطفي احمدميباشد؛
او در صفحه اوّل اين نسخه، يك نظم هندي نوشته است كه اين طور
شروع ميشود: "نترو نيا دكهاني والا"
نسخة نامبرده، داراي چند مهر است كه
ظاهراً كسي آنها را خراب كرده است. در صفحه422 اين نسخه، اين عبارت
درج شده است: "مدارالملك هدايت احمد ابن معين الحافظ بقلممعينالدين
احمدي 1265 قمري".
اين نسخه در ماه شعبان سال 770 ق
به خط ريز مخلوط از نسخ و نستعليق و شكسته، برايتورانشاه (وزير
شاه شجاع) كتابت شده است. در يك صفحه نسخه، به خطّ نسخ جلي
مطلّا ومذهب، القاب و آداب ذيل براي تورانشاه كتابت گرديده است
كه متأسفانه دو سطر اوّل آن از بينرفته است:
"... الشيخ العارف، قدوة الارباب
المحققين، املح فصحاء المتكلمين، مشرف الملة و الدين،مصلح الدين
السعدي رحمةالله اليه، بالامر العادل، المخدوم الاعظم، الصاحب الاعلم،
مشيّد مبانيالجود و الكرم، افخم اعاظم الوزراء، مؤيّد صناديد الوري،
ناصب اعلام المجد والكمال والجلال،ملاذ بريّة الاله، جلال الدّنيا
و الدين، تورانشاه، خلّد الله ظلال عاطفته و مرحمته علي كافة الانام
واعلا شأنه".
***
جلال الدين تورانشاه، از 766 تا 786
ق، از وزراء و مقرّبان درگاه شاه شجاع بود. شاه شجاعدر هنگام مرگش
(786 ق)، سفارش او را به وليعهدش، سلطان زينالعابدين، كرد. تورانشاه،
دردورة سلطان زينالعابدين، چند ماه از رجال درجة اوّل دربار سلطنت
بود. تا آن كه، در 21 صفر 787ق درگذشت.
تورانشاه، مكرر مورد مدح حافظ واقع
شده است. اضافه بر چند غزل و قطعه كه نام او درآنها برده شده
است، به ظن قوي غزلهائي كه محتوي نام آصف عهد، آصف دوران،
خواجة آصفثاني و آصف ملك سليمان است، راجع به اوست. ظاهراً وزير
مذكور به خواجه حافظ محبت داشتهو در هنگام وزارتش، به او نيكي
نموده است.
***
يكي از مزاياي نسخة نامبرده، در داشتن
«ذ» فارسي است، كه مرتب در كتابت استفاده شدهاست.
***
اكنون، محتويات نسخة تورانشاهي ذكر
ميشود. در تدوين اين مقاله، از سه كتاب ذيلاستفاده شده است:
1- كليات سعدي، تصحيح مرحوم محمد علي
فروغي، تهران، موسسة انتشارات نگاه، 1372 ش.
2- كليات سعدي، همراه با ترجمة قصايد
عربي و مقدمه مرحوم عباس اقبال آشتياني، پاريس،1316 ش، به نقل
از شماره 11-12، سال 7 مجلة تعليم و تربيت.
3- كليات مصلح الدين سعدي شيرازي،
تصحيح علي بهائي، مشرف علي و...، بمبئي مطبعمحمدي، دسامبر 1961
/ رجب 1381.
***
نسخة تورانشاهي، كليتاً نقل از قديمترين
نسخة خطّي كليات سعدي است كه در سالهاي726 و 734 ق / 1326 - 1334
م كتابت گرديده است. حتي مقدمه اين نسخه از آنجا گرفته شدهاست.
اين مقدمه، در كليات سعدي منتشره توسط آشتياني هم موجود است.
پس از اتمام مقدمه، كاتب نسخه تورانشاهي،
اين مطلب را اضافه كرده است كه در كلياتسعدي چاپ شده توسط آشتياني
نيست: "پس بدان اي عزيز كه بر بيست و دو كتاب نهاده بود.
ورساله شانزده كتاب و شش رساله، بعضي هفت رساله نوشته بودند.
سبب آنك، رساله مجلس هزلهم در اوّل اضافة رسالات كرده بودند.
بنده، اين رساله از اوّل كتاب به آخر برد و داخل منشات ومطيبات
كرد كه در اوّل خوش نميبود، تا بيست و دو شد. و باقي را هيچ تصرّف
نكرد و هم بدانترتيب باتمام رساند."
***
پس از مقدمه، فهرست رسالات است كه
مشتمل بر شش رساله ذيل مي باشد:
الاوّل الثاني الثالث
در تقرير ديباچه در مجالس پنجگانه در
سوال صاحب ديوان
الرّابع الخامس السّادس
در عقل و عشق در نصيحت الملوك در رسالات
ثلاثه
بعد از آن، اين سه رساله هستند:
اوّل الثاني الثالث
سلطان آباق انكياتو ملك تازيكوي
***
در قسمت گلستان كليات سعدي منتشره
توسط فروغي و آشتياني، اين شعر وجود دارد كهدر نسخة خطّي تورانشاه
نيست:
چه غم ديوار امّت را كه دارد چون تو
پشتيبانچه باك از موج بحر آن را كه باشد نوح كشتيبان
***
علاوه بر اين، كليات سعدي انتشار يافته
به وسيله فروغي و آشتياني شامل مصرع ذيل ميباشد:
"كمال همنشين در من اثر كرد"
در نسخة تورانشاهي، اين مصرع به شكل
زير مي باشد:
"جمال همنشين در من اثر كرد"
***
گذشته از اين، كليات سعدي چاپ فروغي
و آشتياني شامل حكايت زير است كه در نسخةتورانشاهي نيست:
"يكي از مشايخ شام پرسيدند از حقيقت
تصوف"
***
تمام حكايات قسمت گلستان كليات سعدي
چاپ فروغي و آشتياني، داراي عنوان"حكايت" است. در صورتي
كه نسخه تورانشاهي، بعضاً اينگونه نيست. به عنوان مثال در يكمورد
به جاي "حكايت"، عنوان "خشكسالي در اسكندريه"
ذكر شده است.
***
كليات سعدي چاپ فروغي و آشتياني، داراي
دو بيت ذيل مي باشند كه در نسخةتورانشاهي نيست:
گر گزندت رسد تحمل كنكه به عفو از
گناه پاك شوي
اي برادر چو خاك خواهي شدخاك شو پيش
از آن كه خاك شوي
***
در حكايت دو درويش خراساني، بيت زير
كه در نسخه تورانشاهي هست، در كليات سعديچاپ فروغي و آشتياني
نيست:
تنور شكم دم بدم تاختنمصيبت بود روز
نايافتن
***
در باب پنجم كليات سعدي منتشره توسط
فروغي و آشتياني، عبارت ذيل وجود دارد:
"يكي، دوستي را كه زمانها نديده
بود گفت: كجايي كه مشتاق بودهام. گفت: مشتاقي به كهملولي".
در صورتي كه در نسخه تورانشاهي، اين
عبارت اين طور آمده است:
"يكي از دوستان كه زمانها نديده
بود، گفت: كجايي كه مشتاق بودهام. گفت: مشتاق به كهملول."
***
در قسمت بوستان كليات سعدي چاپ فروغي
و آشتياني، فقط عبارت "حكايت" به صورتعنوان لحاظ شده
است. در صورتي كه در نسخه تورانشاهي، عناوين موضوعي حكايات هم
دادهشده است، مثل:
پند دادن هرمز، كسري را
در تعريف خدمتكاران قديم
حكايت تدبير بادشاهان و تأخير در سياست
در شناختن ملوك دوست و دشمن را
در معني شفقت ملوك بر مسكينان
***
كليات سعدي چاپ فروغي و آشتياني، شامل
قصايد ذيل مي باشند كه در نسخة تورانشاهيديده نمي شود:
تغزّل و ستايش صاحب ديوان(من آن بديع
صفت را بترك چون گويم...)
در ستايش تركان خاتون و پسرش اتابك
محمد(چه دعا گويمت اي سايه ميمون هماي...)
تغزل و ستايش صاحب ديوان(شبي و شمعي
و گوينده اي و زيبائي...)
در ستايش ابوبكر بن سعد(وجودم به تنگ
آمد از جور تنگي...)
***
علاوه بر اين، قصيدة ذيل كه در كليات
سعدي چاپ فروغي وجود دارد، در نسخه خطيتورانشاهي و در كليات سعدي
چاپ آشتياني نيست:
تغزّل در ستايش شمسالدين محمد جويني
صاحب ديوان(نظر دريغ مدار از من اي مهمنظور...)
***
عنوان "الملمّعات" كه در نسخة
تورانشاهي و كليات سعدي چاپ آشتياني موجود است، دركليات سعدي چاپ
فروغي نيست. همچنين عنوان "المثلّثات" كه در نسخه تورانشاهي
و كلياتسعدي چاپ فروغي موجود است، در كليات سعدي چاپ آشتياني
نيامده است.
***
بزرگترين ارزش نسخة تورانشاهي، در داشتن
مقطعات، رباعيات و متفرقات ذيل ميباشدكه در كليات سعدي منتشره
توسط فروغي و آشتياني گنجانيده نشده است.
مقطعات
بخردان مفرماي كار درشتكه سندان نشايد
شكستن به مشت
***
دل ز كف رفته بود و كار از دستحيزه
نتوان گذاشت پا را زدست
***
شنيدهام كه درين روزها كهن پيريخيال
بست به پيرانه سر كه گيرد جفت
***
اي كه پرسيدنم از حال بني آدم و ديومن
چرا بيت نگويم كه دل از كف ببرد
***
بسي سال بايد نگهداشت مردكه روزي بكار
آيدت در نبرد
***
عدو را به كوچك نبايد شمردكه كوه گران
ديدم از سنگ خرد
***
خردمند باشد جهان ديده...كه بسيار گرم
از خودست...
***
اگر نيك دستي مرو پيش ياراگر سيم داري
بيا و بيار
***
بلغت عظيم القدر اعتر الوريو قدرك عندالله
اعلي و اجمل
***
از اندازه بيرون مرو پيش زننه ديوانهاي
تيغ بر خود مزن
***
تا دل دوستان بدست آريبوستان (را)
بزر فروخته به
***
آن روز كه خط شاهدت بودصاحب نظر از
نظر براندي
***
رعيت درخت است اگر روزييبكام دل دوستان
برخوري
***
طعام ار لطيف و گر سرسريچو ديرت بدست
افتدت خوش خوري
***
رباعيات
دو بيت زير در نسخه تورانشاهي، به صورت
رباعي آمده است؛ در حالي كه در كلياتسعدي چاپ فروغي و آشتياني،
بيت اول در شمار مفردات گنجانيده شده است:
خيري كه بر آيدت بتوفيق از دستدر حق
كسي كن كه درو خيري هست
و از انك بخون مردمان تشنه نهايشمشير
مده بدست ديوانه و مست
***
چند رباعي ديگر در نسخة تورانشاهي وجود
دارد كه در كليات سعدي چاپ فروغي وآشتياني وجود ندارد. در زير مصرع
اوّل اين رباعيات ذكر ميشود:
زنده شود هر كه نزد دوست به ميرد
فراق يار بيك بار بيخ صبر كند
كس با تو مخالفت نتواند
گر من شبكي زان تو باشم چه شود
اي راه روان را گذر از كوي تو نه
***
مصرع اوّل يك رباعي، در نسخة تورانشاهي
"ديوار چه حاجت كه منقش بودي"
آمده است. در حالي كه در كليات سعدي منتشره توسط فروغيو آشتياني،
اين مصرع اين طور آمده است:
"ديوار چه حاجت كه منقّش باشد"
مفردات
بيت زير كه در نسخة تورانشاهي جز مفردات
است، در كليات سعدي منتشره توسط فروغي وآشتياني گنجانيده نشده
است.
مروّت نباشد بر افتاده زوربرد مرغ دون
دانه از پيش حور
***
بيت زير كه در كليات سعدي چاپ فروغي
و آشتياني و نيز در چاپ بمبئي، در شمار مفرداتداده شده است،در نسخه
خطّي تورانشاهي، در شمار رباعيات ميباشد:
خيري كه برآيدت بتوفيق از دستدر حق
كسي كن كه درو خيري هست
***
علاوه بر اين، در كليات چاپ فروغي
و آشتياني و بمبئي مصرع اوّل يك شعر:
"مردي نه بقوت است و شمشير زني"
آمده است
در حالي كه در نسخة تورانشاهي اين
مصرع اين طور آمده است:
"مردي نه بقوت است و شمشير زدن"
***
كليات سعدي چاپ آشتياني، داراي مثنوي
"كريما" ميباشد كه در نسخه تورانشاهي وكليات چاپ فروغي
نيست.
اكثر صاحب نظران، سعدي گجراتي را مصنّف
اين مثنوي دانستهاند. زمان حيات سعديگجراتي، معاصر سعدي شيرازي
يا پس از مرگ وي است. مؤلّف "خمخانة جاويد" نيز كه به
تفصيلمطالبي در بارة اين شاعر نوشته، احتمال داده كه سعدي گجراتي
مثنوي "كريما" را تصنيف كردهاست.
در آخر از آقاي دكتر مهدي خواجه پيري،
رئيس مركز ميكروفيلم نور، تشكر مينمايم كهاين نسخه گرانبها را در
اختيار بنده گذاشته و در تصحيح متن خيلي كمك فرمودند.
سيّد امير حسن عابدي
26 / 2 / 2005